راحتم از شر این دنیای ماتم خیز کن
التفاتی هم به این باران حزن انگیز کن
.
من بیابانم ، تو اما آسمان رحمتی
گوشه چشمی بر من بی حاصل بی چیز کن
.
برگ های سبز ، می خشکند و می میرند ، آه
بازگرد و این جهان را عاری از پاییز کن
.
اِنتقم یا مُنتقم ، بیش از تمام کارها
ذوالفقارت را برای آن دو قاتل تیز کن
.
ای فدای پلک های زخم دار روضه ات
اندکی از گریه ی روز و شبت پرهیز کن
.
یک سلام بر حسینم را بگیر و در عوض
در حساب من هزاران بار حج واریز کن
.
من مریض دوری از شش گوشه هستم ای طبیب
پس برایم در محرّم کربلا تجویز کن
.
.
.
محمد بیابانی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید