عالم نبود ، فاطمه اما حضور داشت
***
عالم نبود ، فاطمه اما حضور داشت
قبل از شروع خلقت دنیا حضور داشت
.
در آن زمان که ظرف مکان و زمان نبود
روح بزرگ حضرت زهرا حضور داشت
.
تا او نمی نشست پیمبر نمی نشست
در مجلسی که ام ابیها حضور داشت
.
مولا به زیر سایه ی زهرا حضور داشت
زهرا به زیر سایه ی مولا حضور داشت
.
وقت نماز ، عرش می آمد به دیدنش
حتی خدا برای تماشا حضور داشت
.
زن بودنش دلیل نجنگیدنش نشد
در پشت جبهه فاطمه حتی حضور داشت
.
با این همه حضور ولی جلوه گر نبود
زهرا حجاب داشته هر جا حضور داشت
.
بین زنان هر دو جهان بهترین زن است
سر رشته ی امور به دست همین زن است
.
زهرا حقیقتی است که چون روز روشن است
کتمان پذیر نیست چون از بس مبرهن است
.
باید خدا مدیحه سرایش شود فقط
در وصف او زبان همه لال و الکن است
.
با شادی اش رسول خدا شاد می شود
چون گفته است شادی او شادی من است
.
سرچشمه ی عفافِ زنان عفیفه اوست
مریم به لطف فاطمه پس پاکدامن است
.
بالاست جایگاه زنان در نگاه دین
تاج سر ائمه ی اطهار یک زن است
.
ریحانه است اگرچه ولی در دفاع حق
چون ذوالفقار سخت تر از کوه آهن است
.
شرط رضای او و خدا و پیامبر
سربازی ولی و در این راه بودن است
.
باید شبیه فاطمه از حق دفاع کرد
با هر کسی که نیست در این خط وداع کرد
.
شأنش بلند مرتبه تر از مقام ها
نامش زبان زدِ همه در بین نام ها
.
واژه برای گفتنِ از فاطمه کم است
مدحش چگونه وصف شود در کلام ها ؟
.
از جانب خدا و تمام ملائکه
هر صبح می رسد به حضورش سلام ها
.
از فرط رفت و آمد جمع فرشته ها
اطراف بیت فاطمه هست ازدحام ها
.
گرچه ائمه حجت حق بر خلائق اند
او حجت خداست برای امام ها
.
دارالشفاست ، پس پدرش با وجود او …
… بی احتیاج می شود از التیام ها
.
بوسه به دست فاطمه فخر محمد است
مامور بوده است به این احترام ها
.
قبل از همه به یاری مولا بلند شد
زهراست ابتدای تمام قیام ها
.
روز قیام منتقمش هیچ دور نیست
برپا شده مقدمه ی انتقام ها
.
تا روز شادی همه چیزی نمانده است
تا انتقام فاطمه چیزی نمانده است
.
نشناختند فاطمه را در زمانه اش
او را فقط شناخت خدای یگانه اش
.
عالم اگر به بحر تفکر فرو رود
فهمی نمی رسد به یَم بی کرانه اش
.
اذکارِ توصیه شده تسبیح فاطمه است
اعجاز می کند به خدا دانه دانه اش
.
قدیسه بود و خادمه و خانه دار وحی
بیت المقدس است به والله خانه اش
.
زهرا رسالت پدرش را به دوش داشت
پس می کشید بار علی را به شانه اش
.
مانند کوه پشت علی ایستاده بود
خوش بود مرتضی به همین پشتوانه اش
.
وقف علی شد و به خودش هم بها نداد
در طول زندگی بدون بهانه اش
.
مهریه اش شفاعت ما در قیامت است
جانم فدای مرحمت مادرانه اش
.
دل در هوای او سوی معصومه پر کشید
زیرا که گفته اند قم است آشیانه اش
.
گلچین به یاس باغ نبوت هجوم برد
ساقه شکست و سوخت در آتش جوانه اش
.
کشتی شکست خورده و پهلو گرفته است
در خانه هم ز همسر خود رو گرفته است
.
.
.
.
آرش براری
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید