پس خدا قرار را به خلقت جهان گذاشت
***
پس خدا قرار را به خلقت جهان گذاشت
” حا ” و ” میم ” را در ابتدای داستان گذاشت
.
هَلْ اتَی عَلَی اْل… به چهره ی علی نگاه کرد
با علی ، هر آنچه را که داشت ، در میان گذاشت
.
با علی ، چقدر حرف های عاشقانه داشت
سوره ای سرود و نام سوره را ” دخان ” گذاشت
.
وعده ی بهشت داد و دید صبر ما کم است
در نجف ، بهشت را برای دوستان گذاشت
.
میزبان … چه میزبان لایقی ست این علی
رزق بچه هاش را جلوی میهمان گذاشت !
.
میهمان … چه میهمان عاشقی ست این علی
چشم روشنیِ لیله المبیت ، جان گذاشت
.
چشم ها … چه چشم های نافذی ست با علی
در عرب ، که غیر از او دو تیر در کمان گذاشت ؟!
.
از تنور و آسیاب خانه اش خدا گواه
نان اگر درست شد ، برای این و آن گذاشت
.
کعبه ، ذوالفقار ، فرقِ سر : خدا به یک شکاف
در مسیر رفت و آمد علی نشان گذاشت
.
دست معجز پیامبر شکافت ماه را
امتداد آن مسیر را در آسمان گذاشت
.
اول بهار بود ، یاس خانه ی علی
غنچه زد که گل کُند ؛ ولی مگر خزان گذاشت ؟!
.
.
.
محمدحسین ملکیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید