ای شرار غمت از دایره ی خاک ، حسین !
.
ای شرار غمت از دایره ی خاک ، حسین !
شعله انداخته در دامن افلاک ، حسین !
.
برقی از آتش داغ تو ، نمی گردد کم
انس و جان را بود ار دیده ی نمناک حسین
.
روز محشر به شفاعت ، تو اگر ناز کنی
باشد آن روز ، حساب همگان پاک ، حسین
.
چاک چاک است دل عالم و آدم ، که تو را
بوریا شد کفن پیکر صد چاک حسین
.
حرمت ، کعبه ی عشق است و در آن موج زند
خون هفتاد دو تن ، عاشق بی باک ، حسین
.
آه از آن دم که زدی ، پای شهادت به رکاب
گرد تو پردگیان دست به فتراک ، حسین
.
کودکی گفت : پدر ! بر که سپاری ما را !
بانویی گفت : که شد بر سر ما خاک حسین
.
زان میان دختر آزاده و زینب منشت
ناله زد از دل خونین و عطشناک ، حسین
.
کای پدر گر که شود باز بگردان ما را
به جوار حرم سید لولاک ، حسین
.
رفتی و اهل حرم باز ندیدند رخت
تا که دیدند تو را با تن صد چاک ، حسین
.
حاصل عمر ” مؤید ” ز غم عاشورا
دل غمناک شد و دیده ی نمناک ، حسین
.
.
.
استاد سید رضا مؤید
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید